اينجه هنر
آیتا... خامنهای: هر اندیشهای که در قالب هنر نگنجد ماندگار نیست. دوستان،بسيار خرسندم ،ازاينكه چند لحظه با شما هستم.وشما نيز با نوشتن نظرا ت خود مرا در بهتر بودنم ياري نماييد.
نقاشیخط شیوهای است در نقاشی مدرن و خوشنویسی معاصر ایرانی که به تدریج از در دهه سی و چهل خورشیدی توسط برخی از خوشنویسان و نقاشان ایرانی شکل گرفت و تاکنون به حیات خود در عرصه هنر معاصر ادامه داده و در بسیاری از کشورهای منطقه نیز پیروانی یافتهاست. آنان به ترکیبی از خطاطی و نقاشی دست زدند از این رو به این شیوه گاهی خطاشی و خط نقاشی هم میگویند. فرامرز پیلارام، رضا مافی، حسین زندهرودی، نصرالله افجهای و محمد احصایی در پیدایش و پیشبرد این هنر در ایران موثر بودهاند. رضا مافی در هنر نقاشیخط به حق پیشگام بود و در این زمینه به موفقیت بزرگی نائل آمد و برخی او را اولین هنرمند خوشنویسی میدانند که بر بوم نقاشی، خط نوشتهاست. او از نخستین کسانی بود که به هنر نقاشیخط روی آورد. او تحت تاثیر از مکتب سقاخانه اولین خطاطی بود که با رعایت اصول سنتی خط، آن را در نقاشی مدرن ایران مورد استفاده قرار داد. در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسان ترین، سهل ترین، سریعترین و خواناترین وجهی بیان نماید تا در نگاه اول فرم و محتوی و شکل و مفهوم یک جا به بیننده و خواننده القاء شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. لهذا، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و شگفتی را همراه زیبایی از اهداف مهم بصری تعیین نمودند با سه اقدام مهم عرصه نوآوری یعنی، تغییر شکل (دفرماسیون( در حروف اغراق در حروف (اگزجریشن) و ساده سازی (استیلزیشن) آن چنان تحولاتی در حروف ایجاد نمودند تا بتوانند زیبایی و قدرت ارایه و روح تبلیغ گرای آن را بالا ببرند. از این روی، خط در نگاه اول نه میتوانست و نه میخواست که در روند این تغییرات مفاهیم را همراه با شکل، یکجا القا نماید. در نقاشی، از این هم، پا فراتر نهاده شد و به تمامی رابطه مفهوم و شکل از هم گسیخته گردید و خط در کنار رنگ و سایر اشکال به جزیی از ترکیب بندی تبدیل گردید و تغییر شکل و تکرار حروف فقط به قصد زیبایی از اهداف مهم هنر خط تلقی گردید. هم در نظام سنتی و هم در دنیای معاصر و مدرن، فابلیتهای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در انگیزه و شکلگیری تحولات خوشنویسی بودهاست. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما به ویژه امروز، صنعت چاپ و یک دستی و متحدالشکلی مکاتبات، این بعد عملکردی خطاطی را به حداقل رسانده و در کنار آن جنبههای دیگر خطاطی اهمیت یافتهاست. خوشنویسی در ایام گذشته و دنیای سنتی، پیوسته در تمام وجوه با نوعی تحول آرام و نوآوری در غالب رعایت قواعد سنتی همراه بودهاست، اما در فضای سنتی کذشته، بهدلیل عدم نیاز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نیازهای تجاری و انتشاراتی و تبلیغاتی، اهداف خوشنویسی ترکیبی بودهاست از زیبایی بصری باآسانی، سرعت و سهولت نگارش و خوانایی اثر تا بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور دیوانی و تا حدودی نیز انتقال دانش و اطلاعات را سرعت و سهولت بخشد. خوشنویسی ایرانی با از دست رفتن مصرف اصلی آن یعنی کتابت از قرن سیزدهم هجری شکلی دیگر یافت. جنبههای خلاقه و روشهای شخصی و شیوه گرایانه آن نمود بیشتری پیدا کرد و با رواج «سیاهمشق»ها دوران تازهای فرا رسید که معنای متن و انتقال کتابت مفهوم و اهمیت اصلی خود را- که همیشه مهمترین وجه مقرر و اسباب اتصال خوشنویس و مخاطب بود - از دست داد و قرائت شدن یا نشدن یک قطعه خوشنویسی سیاهمشق چندان اهمیت و اجباری نیافت. از همین جا بود که خوشنویسی توانست در جست وجوی خلاقیت و خلوص تجریدی خود برآید و زمینه برای تجربههای جدیدی چون «نقاشیخط» معاصر ایران فراهم آید. جست وجویی که با فاصله گرفتن از «الزام ادبی» همیشگی خود به سوی افق تازه ضرباهنگهای تازه ترکیب شده و مفهوم به بیرون جهیده از قالبهای معین و مکرر قدیمی روانه شدهاست و همچنان حتا با حذف و تغییر بسیاری از قراردادهای الزام آورنده قدیمی، توانسته روح اصلی و همیشگی خود را زنده و تابناک نگاه دارد و حرفی تازه برای جهانی تازه داشته باشد.
نظرات شما عزیزان:
ریشههای خوشنویسی را میتوان در شیوههای تفننی خوشنویسی ایرانی مانند خط توأمان ، خط متعاکس٬ خط مسلسل٬ طغرا و مانند آنها مشاهده کرد و جلوههای پر فروغی از نقاشیخط را در شیوه سنتی گلزار و یا در آثار هنرمندانی از دوره قاجار مانند ملکمحمد قزوینی و یا اسماعیل جلایر موجود است اما شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه در نقاشی معاصر ایران خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی و پیدایش نفاشیخط بوده است.
برخی محمد احصایی را بنیانگذار نقاشیخط در ایران میدانند چرا که او از حروف به عنوان وسیلهای برای بیان استفاده کرد. او که خوشنویسی توانا بود و در کار نقاشیخط و ارائه و توسعه آن بیش از دیگران پایمردی کرد و تاکنون در عرصه داخلی و بینالمللی درخشیدهاست.
نوآوری، مهمترین خاستگاه تحولات خط در یکصدو پنجاه سال اخیر میباشد. امروزه خوشنویسان تلاش دارند هنری چنین منظم و منضبط و به دقت تعریف و پیش بینی شده را با شعله خلاقیتهایی پرتب و تاب و پرحرکت و متفاوت و متغیر بیامیزند بهطوریکه در عین نمایش و انتقال جهان متغیر و شیوههای گوناگون دورانهای متفاوت، اساس و بنیان آن نظام و انتظام همچنان دست نخورده بماند.
تحولات فرهنگی ـ هنری و سیاسی ـ اجتماعی و فناوری که زمینه ساز نوآوری متفاوتی در خوشنویسی ایرانی شدهاند در ایران، طی دو حرکت در دورههای قاجار و پهلوی خطاطی و خوشنویسی را تحت تأثیر قرار دادهاند.
Power By:
LoxBlog.Com |